loading...
بازیخورها
آخرین ارسال های انجمن
حمید بازدید : 94 چهارشنبه 18 آبان 1390 نظرات (2)

به نام خدا
دو ستان در این تاپیک قصد دارم به همراه دوستانی که میخوان همکاری کنن یکی از بهترین بازی های تاریخ رو بررسی کنیم.
چون حجم مطالب زیاده ازو سر بنده هم شلوغ از دوستانی که مایلند با بنده همکاری کنن تقاضا میکنم مطالبشون رو داخل این تاپیک به نام خودشون قرار بدهند.البته تا جایی که میتونید سعی کنید مطالب نوشته خودتون باشه.از یاری شما ممنون.

خب لازم میدونم اول یه مطلبی رو که در واقع یه نامه هست رو براتون قرار بدم که از همین الان ترتیب اهمیت شخصیت های این بازی رو بدونید تا بعدا مشکلی پیش نیاد.این نامه توسط یکی از دوستان من در سایت بازی سنتر به نام نیما به شخص شینجی میکامی فرستاده شده و جوابش رو هم از خودش گرفته.امیدوارم مورد توجه شما قرار بگیره:
ترجمه شده ی نامه !!
این جواب نامه اوله:
سلام اقا .
این سوال سوالی بود که بار ها در ذهن من میچرخید و خودم هم به سختی متوجه ان شدم ! باورم نمیشد . شخصیت هایی را که خودم خلق کرده بودم را نمیتوانستم طبقه بندی کنم . ولی چند ماه پیش بود که خبر رسید اقای تاکئوچی بر روی بازی بعدی کار نمیکند و من هم تصمیم گرفتم به گذشته ها برگردم و از اول اویل را مروری بکنم انجا بود که شخصیت ها را درک کردم و من طبق نظریه ی شخصی خودم شخصیت ها را به این صورت طبقه بندی میکنم :
1- البرت وسکر ( اگر این شخصیت نبود جیل و کریس را خلق نمیکردیم ! ) 
2- جیل ولنتاین ( پر نقش ترین شخصیت زن در بازی ! ) 
3- کریس ردفیلد ( یکی از نقش های مهم و کلیدی )
4- کلیر ردفیلد ( نقشی پر رنگ در بازی داشت )

به نظرم تک تک شخصیت های بازی نقش مهمی در بازی داشتند به صورتی که بعضی ها اگر نبودند جایی برای دیگری نبود ! 
اما من به هیچ وجه ربکا چمبرز را جزو شخصیت های اصلی جا نمیدهم چون این ها همگی دست پرورده ی البرت وسکر هستند . درست است خود البرت وسکر هم دست پرورده ی ازول ای اسپنسر هست ولی اون در بازی نقشی نداشت پس نمیتوان او را قبل از وسکر اورد ! 
لیون اسکات کندی هم نقش مهمی در سری اویل نداشت و فقط به عنوان حاشیه در بازی بود ! البته اگر بخواهیم از لحاظ داستان به بازی نگاه نکنیم به ترتیب :
1-کریس ردفیلد
2-لیون اسکات کندی 
3- جیل ولنتاین 
4- کلیر ردفیلد 

ممنون از توجه ی که به رزیدنت اویل داشته اید و اینقدر عمق داستان را جسته اید چون فقط عده ی اندکی مثل شما هستند ! من فعلا هیچ نقشی در رزیدنت اویل 6 ندارم پس لطفا از رزیدنت اویل 6 از من نپرسید ! خوشحالم که توانسته ام شخصیتی را خلق کنم که بتواند در دل افراد مختلف قرار بگیرد . موفق باشید . 

این هم نامه ی دومش:

دوباره سلام آقای میکامی. سلام اقا 
ازجوابتون متشکرم.
ولی هنوز چند تا سوال دیگهدارم:
-1منظور شما اینبود که از نظر داستان لیون جزو شخصیت های اصلی نیست؟چون اونعلاوهبر رزیدنت اویل 2 و 4 درداستان دیجنریشن و عملیات جاوییر در دارک ساید هم حضورداشته.در کل نقش لیون مهم تره یا کلیر؟(از نظرداستان بگید نه گیم پلی) |||| جزو داستان بازی زیاد محسوب نمیشه چون زیاد عملبات خاصی را انجام نداد و اگه اون نبود بازی تغییر چندانی نمیکرد ! 

2-در کل داستان نقش کریس مهم تر است یا جیل؟چون کریس در ظاهر نقش پررنگ تری داشت و وسکر را هم او کشت.|||| نقش کریس در بازی بیشتر بود و مهمتر بود .


3-می خواستم بدنم که شما شخصیتهای داستان ساز مثل اسپنسر-بیرکن-مارکوس-ادواردآشفورد-ولادیمیر-سدلر والکسیارو جزو شخصیت های اصلی قرار می دید یا ثانویه؟چون این شخصیتها سالها قبل ازقهرمانان در داستان حضور داشتند و در طیسالهای 1960 تا 1998 نقش بسیار مهمی داشتند و ویروس ها و وقایع داستانرا آنها بهوجودآوردندمن اگه قرار باشه همینجوری امتیاز گذاری کنم که ورونیکا اشفورد الان مهمتر از همه بود چون بنیان گذار خانواده ی اشفور بود ! پس من این ها را جزو شخصیت های ثانویه قرار میدم ! 


4-از نظر شما ایدا ونگ اصلی است یا ثانویه؟ ثانویه . 


5-در کل اگه بخواهید کل شخصیتها رو در 3 گروه اصلی-ثانویه و فرعی قرار بدید کدومها اصلی میشن؟لطفا همه ی اصلی ها رو به ترتیب اهمیت نقش برام نام ببرید.(لطفا داستان رو در نظر بگیرید نه گیم پلیرو)
اصلی 
1-البرت وسکر 
2- کریس ردفیلد
3- جیل ولنتاین
4- کلیر ردفیلد 

ثانویه 
1- لیون اسکات کندی 
2- ایدا وونگ 
3-اسپنسر 
4-ویلیام بیرکن

فرعی 

1- بری بودرتون 
2- الکس وسکر 
3- ماری وسکر 
وشخیت هایی نظیر این ها 


-6شخصیت مورد علاقه ی خود شما کیه در رزیدنت اویل؟ لیون اسکات کندی 

7-برای خلق کدوم شخصیت زحمت بیشتری کشیدید؟ ||| لیون اسکات کندی در ریدنت اویل 4 

در رزیدنت اویل 2 دو تا داستان وجودداشت.یکی لیون A/کلیرB و دیگری کلیرA/لیونB. که در دارک ساید کلیرA-لیون Bآورده شده بود.ولی در گزارش وسکر A گفته شده که لیون نمونه ی ویروس جی رو به پایین پرت کرد و این نشون میده که این مربوط به سناریوی لیون A/کلیرB هست.یعنی دارک ساید و گزارش وسکر 1 با هم تضاد دارند.به علاوه در یک بخش از دیجنریشن نشون داده میشه که کلیر با حالت اول بیرکن روبرو میشه که این دو تا معنی داره:یا اینکه سناریوی لیون A/کلیرB درسته و یا اینکه مثل دارک ساید لیون و کلیر با هم همراه بودند.به نظر شما داستان یکی از 2 سناریو درسته یا اینکه ترکیبی از داستان هر 2 سناریو درسته؟|||| به نظرم بعد از رفتن من کپکام فقط برای پول اویل میساخت و اصلا به این موضوع ها توجهی نمیکرد ! ولی ترکیبی از هردو داستان درسته چون ممکنه لیون اونور کامیون افتاده باشه یا اینور در هر دو درسته ! 


9-در رزیدنت اویل 2 لیون و کلیر از هم جدا بودند و کلیر هم با ایداروبرو نمی شد.ولی در دارک ساید همیشه با هم حرکت می کردند و کلیر هم با ایدا ملاقات میکرد.در اصل اونها از هم جدا میشن یا اینکه با هم بودند؟

رزیدنت اویل 2 درست تر بود تا نسخه های فرعی ! 
اسم من نیما است و در ایران زندگی می کنم.رزیدنت اویل توی ایران خیلی طرفدار داره.من هم من هم تقریبا 6 سال است که با رزیدنت اویل آشنا شدم و مسیر زندگیم رو تغییر داد.اصلا نمی تونستم باور کنم که کسی بتونه داستان به این کاملی و پیچیدگی رو بنویسه.داستانی که همه ی شخصیتهاش به هم ربط داشته باشند.خوشحال میشم که از این به بعد باز هم با هم در ارتباط باشیم. |||| من تمام داستان را ننوشتم و یکی از همکاران ما هم به من کمک کرد . از اشنایی با شما خوشبختم اقا یا خانم نیما امیدوارم باز هم با هم در ارتباط باشیم ! 

حمید بازدید : 119 سه شنبه 10 آبان 1390 نظرات (0)

[تصویر: cj0uni9dq5335f5qqj03.jpg]
در دین بودیسم، زمانی که خدایان Kāmadhātu به دنبال عشق و صلح بودند، اسورا به خشم، غرور، جنگ طلبی و بداهه پردازی معروف بود. اسورا در درون کاملا شبیه انسانیست که در روانش زور، خشونت و وسواس حرف اول را می‌زند. وی مترادف جنگ بود و متضاد ارامش. به همین دلیل، اسورا مقام پایینی میان خدایان دارد اما موجودیست فراتر از انسان. دین بودیسم سرشار از افسانه‌های زیبا است که پتانسیل بالایی در زمینه فیلم و بازی‌‌های رایانه‌ای دارد. این بار، استودیو CyberConnect2 به همراه شرکت Capcom در حال کار روی عنوانی هستند که درون مایه آن با چنین موضوعی آمیخته شده است.
تلفیق خشم، انتقام، بودیسم، دنیای مدرن و گیم پلی سریع بازی می‌تواند سالادی خوش‌مزه باشد، اما اگر کمی از این سالاد خوش‌مزه میل کنیم، متوجه می‌شویم که این سالاد شبیه سالاد شیرازی معروف کشور ایران می‌باشد!
[تصویر: sqg8i03in2hx06476nnv.jpg]
داستان بازی، درباره نیمه‌خداییست به نام اسورا که از طرف خدایان به او خیانت شده است. او حالا قصد انتقام دارد و می‌خواهد دخترش را که توسط خدایان دزدیده شده، نجات دهد. بعد از توطئه‌ای که بر علیه اسورا انجام شد، وی به مدت 12 هزار سال در اغمایی سنگین قرار گرفت. اما حالا، وی برگشته و قصد کشتاری جهانی را دارد. با توجه به تریلر های دیده شده، داستان بازی شاخه و شاخک هایی دارد که اصل داستان را که مشابه بازی‌هایی چونGod of War می‌باشد را پوشش داده تا از لودگی و کلیشه‌ای بودن داستان جلوگیری شود.
داستان بازی فقط بر پایه‌ی انتقام نیست زیرا با توجه به تریلرها، نکاتی مجهول به چشم می‌اید که صد در صد نویسنده بازی قصد دارد تا بازیباز را به سوی چنین مهبماتی جلب کند. به عنوان مثال، چرا به اسورا خیانت شد؟ یا ماجرای همسر و دختر وی چیست؟ یا بعد از اینکه اسورا توسط خدایی دیگر نصف می‌شود چه اتفاقاتی خواهد افتاد و ...همه و همه به اصل داستان کمک کرده‌اند تا داستان کلیشه‌ای نباشد. یکی از نکات جالب بازی این است که وقایع آن در یک دنیای مدرن و ماشینی اتفاق می‌افتد و در بازی با محیطی کاملا ماشینی با اسانسور‌ها و در‌های اهنی طرف هستید. این موضوع ، با درون مایه بودیسم تا حدی در تضاد است اما اینجا، فقط هنر سازندگان است که می‌تواند این تضاد را تبدیل به یکی از مزیت های بازی کند.
در تریلر های مشاهده شده، یکی از نکاتی که فوق‌العاده به چشم می‌اید روایت انیمه مانند داستان و گیم پلی می‌باشد که می‌توان نتیجه گرفت با اثار سرشار از تضاد‌ها و اغراق‌های اسیایی رو‌به‌رو هستیم. به عنوان مثال، در نبرد با یکی از خدایان به نام Wyzen، بعد از چند بار شکست خوردن از طرف اسورا، ناگهان آن‌قدر بزرگ میشود که یک انگشت او با قطر زمین یکسان می‌شود. وایزن انگشت خود را با قدرت بسیار به سمت اسورا می‌برد اما اسورا آنقدر به انگشت مشت زده که در نهایت با زدن ضربه‌ نهایی قدرتی از دست اسورا خارج می‌شود که به تمام بدن وایزن سرا‌یت می‌کند و منفجر می‌شود; یا در نبرد انگوس و اروزا روی کره‌ی ماه، دراز شدن شمشیر اگنوس که از کره‌ي ماه هم تجاوز می‌کند به شدت اغراق امیز درست شده اما با این حال طرفداران انیمه را راضی می‌کند. این موضوع برای بعضی‌ها جالب و برای خیلی‌ها می‌تواند مسخره باشد. پس می‌توان نتیجه گرفت روایت داستان بازی و جو آن مطابق با سلیقه‌ی عمده مردم نیست و فقط طرفداران انیمه و کارتون‌های ژاپنی از آن لذت می‌برند.
[تصویر: mr8cvl9vr78o4daiok7x.jpg]
گیم پلی Asura's Wrath از بازی‌های معروفی مانند God of War، Ninja Gaiden الهام گرفته شده و حتی بعضی مواقع می‌توانید اثاری از Devil May Cry را در گیم پلی ببینید. گیم پلی بازی تقریبا چیز قابل عرضه‌ای ندارد و همه الهام گرفته شده از اثار برتر سیک اکشن سوم شخص می‌باشد. تمام المان‌های اشنا از قبیل Quick Time Event، ضریه‌ی سنگین، ضریه‌ی سبک، تمرکز روی یک دشمن، تیر اندازی و حتی تیراندازی متداوم نیز در بازی مشاهده شده است. منتها تنها نکته‌ای که در گیم‌پلی می‌درخشد سرعت بسیار بالای بازی می‌باشد.
هیچ وقت کسی با مشاهده‌ی سرعت مبارزه‌ی بازی خسته نمی‌شود. همه این عناصر در کنار یک‌دیگر گلچین شده تا بازیکن فقط از گیم‌پلی سریع لذت ببرد. کاسوهیو تسویاچا، تهیه کننده بازی، در این باره گفته است: "ما نمی‌خواهیم بازی‌باز را با کمبو های پیچیده و پوچ درگیر کنیم. تنها هدف ما، درگیر شدن بازیکن از طریق سرعت بالای بازی است که به فکر این که چه کمبویی را بخرد یا کدام را ارتقا دهد نباشد." در تریلر های مشاهده چیزی درباره‌ی ارتقا قدرت‌های اسورا گفته نشده اما دیده شده که اسورا بعضی جاها 2 دست و بعضی جاها نیز 8 دست داشته. به احتمال زیاد بازیکن با پیشرفت در بازی ارتقا پیدا میکند تا از گیم پلی بازی خسته نشود. در قسمت دیگر گیم پلی، Quick Time Event به زیبایی می‌درخشد. همان طور که گفته شده، بازی Asura's Wrath سرشاز از اغراق های شرقی می‌باشد و مسلما"، تلفیق این اغراق ها با Quick Time Event تجربه‌ای جالب و ناب را برای شما به ارمغان می‌اورد. ثانیه با ثانیه بازی باید مواظب Quick Time Event ها باشید تا از تمام فرصت ها برای نابودی دشمن استفاده کنید. در مجموع، این بازی از لحاظ گیم پلی چیزی را برای عرضه ندارد اما یادمان باشد که یک سالاد هر چند از شکل و ترکیبات تازه ساخته شده باشد اما اگر خوشمزه نباشد، محبوب نخواهد شد!
[تصویر: n2lqqszfkjpx0hq9ys1i.jpg]
گرافیک Asura's Wrath کاملا با درون‌مایه بازی مطابقت دارد اما مشکلاتی در گرافیک بازی وجود دارد که ممکن است کنار امدن با آن آسان نباشد. با توجه به تریلرها، گرافیک بازی از نظر هنری زیبا ساخته و پرداخته شده. شخصیت ها برخلاف محیط بازی، به صورت Cell-Shade طراحی شده اند. اگر خوب به هیکل Asuraنگاه کنید، احساس می‌کنید در حال تماشای یک شخصیت نقاشی شده هستید. محیط بازی خوب کار شده و بافت‌ها از کیفیت بالایی برخوردار هستند اما تضاد میان شخصیت‌ها و محیط در بعضی مواقع برای بازیکن احساس پارادوکس ایجاد می‌کند و این موضوع، ممکن است به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید. علاوه بر این، محیط های بازی بسیار بی‌روح و مرده هستند. البته این امکان وجود دارد که مرده بودن محیط به داستان بازی مرتبط باشد اما با توجه به تریلر‌ها، محیط ها مرده و خسته کننده هستند. مهم ترین فاکتور در یک بازی لذت بخش، تنوع می‌باشد که Asura's Wrath از این ویژگی برخوردار نیست و سازندگان باید از پتانسیل دین بودیسم استفاده‌های بیشتری ببرند زیرا در افسانه‌های بودیسم، محل‌های افسانه‌ای و مقدس بسیاری وجود دارد که استفاده از آن در چنین بازی میتواند تاثیر فوق‌العاده‌ای در بازی بگذارد. به عنوان مثال، یکی از دلایل لذت نبردن از گرافیک بازی Vanquish، عدم تنوع محیط در بازی بود و شما تا اخر بازی با یک محیط سفید طرف بودید. با این حال که گرافیک بازی بالا بود، این موضوع تا‌ثیر بسیاری در نمرات بازی گذاشت. شاید گرافیک بازی در بسیاری از جهات خوب و یا حتی عالی باشد، اما وجود مشکلاتی که ممکن در آینده حل شود باعث شده تا گرافیک بازی عالی نباشد.
تا به حال چیز خاصی در‌باره‌ی موسیقی و صداگذاری بازی ندیده‌ایم. اما به جرات می‌توان گفت موسیقی‌های پخش شده در تریلر‌ها متوسط و بعضی مواقع، ازار دهنده هستند. شخصیت ها با صدای ضبط شده همخوانی ندارد. در کل سازندگان باید روی این موضوع بسیار کار کنند وگرنه این فاکتور به بازی صدمات بسیاری می‌رساند.
بازی Asura's Wrath در مجموع هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد. بازیکن با دیدن تریلرها کاملا متوجه می‌شود که با بازی خاصی طرف نیست، می‌داند که این بازی نمی‌تواند استاندارد خاصی را شکسته یا حتی از اسطو‌ره‌های این سبک پیشی بگیرد. اما این موضوع دلیلی بر این نیست که با بازی خوبی طرف نخواهیم بود. گیم‌پلی سرعتی، تلفیق دنیای مدرن با شخصیت‌های اسطوره اسیایی، طراحی شخصیت‌های جالب و ... همه و همه فاکتور‌هایی هستند که اگر سازندگان بر روی آن‌ها کار کنند، با یک عنوان خوب و شاید عالی طرف خواهیم بود.

منبع : بازینما

حمید بازدید : 101 سه شنبه 26 مهر 1390 نظرات (1)

 

 

 

 

دو بازی Fallout و سری The Elder Scrolls از بزرگترین عناوین Bethesda هستند كه از كیفیت بسیار بالایی برخوردار بوده و به خوبی سبك RPG غربی را درك می كنند. پس از موفقیت Oblivion، تاد هاوارد (Todd Howard) خالق این بازی مشغول كار روی Fallout 3 شد و درست پس از پایان آن پروژه، Bethesda با موتور جدید خود كار ساخت نسخه پنج از سری The Elder Scrolls را با نام Skyrim آغاز كرد. نمایش بازی از مقاطع كوهستانی آغاز می شود، تاد هاوارد می گوید بازی محیط بسیار بزرگی دارد كه شما می توانید در آن هر كسی كه می خواهید باشید و هر كاری كه دوست داشتید، انجام دهید. آن ها تمام توان خود را در بخش گرافیكی بازی به كار برده اند تا Skyrim یكی از بهترین عناوین بازار از لحاظ بصری باشد.

هاوارد می گوید ما می خواستیم دیوانه وار روی جزئیات (از كوچك ترین علف ها تا نوك یك قله) كار كنیم. همانند Fallout، شما توانایی بازی از دید سوم-شخص را هم دارید. در حالیكه نما در Fallout و Oblivion به خاطر انیمیشن های ضعیف شخصیت اول خیلی پر طرفدار نبود (دقت كنید كه اصالت این سری در نمای اول شخص است)، اینبار در Skyrim یك سیستم كاملاً جدید برای این بخش طراحی شده كه به قول سازندگان حتی می تواند با بزرگان سبك سوم-شخص هم رقابت كند. حتی ماهیچه ها و لباس های شخصیت اصلی تكان می خورند و مبنی بر نوع سلاحی كه در دست دارید، انیمیشن های شخصیت شما تغییر می كنند. حركات در مبارزات هم واقعاً خیره كننده است.

واقعاً این موضوع خیلی جالب است كه Behtesda تا این حد توانسته نمای سوم-شخص را بهینه كند. نمای اول-شخص همان دوربین آشنای Oblivion است كه سپر در سمت چپ و شمشیر در سمت راست قرار دارد و حتی می توانید جای آن ها را با هم تغییر دهید. می توانید به جای هر كدام از این اسلحه ها از جادو هم استفاده كنید كه شبیه به BioShock كار شده است. قابلیت های زیادی (از مداوا كردن خودتان و دیگران تا حملات كشنده) با استفاده از این جادوها دارید. حتی می توانید از دو دست برای جادو استفاده كنید كه كلاً با این موضوع كلاس شما به جادوگری تغییر می كند.

با دكمه LT (در نسخه X360) می توانید با دست چپ جادو كنید و با RT با دست راست و اگر با هم این دو را تركیب كنید، فنون چندضرب انجام می دهید. نمایش بازی به بالای قله می رود كه بسیار سرد و برفی است. برف بسیار زیبا طراحی شده و جلوه ذرات برف خیلی روان و شلوغ در تصویر می پیچد، به طوری كه واقعاً احساس سرما می كنید. هاوارد می گوید اینجا یكی از 150 سیاه چاله های بازی قرار دارد كه واقعاً رقم بالایی است. تصور كنید این سیاه چال ها چقدر می توانند بزرگ و پر از راه های مختلف باشند و این فقط ساختار زیرین سرزمین بازی را تشكیل می دهد كه با جمع كردن این اعداد و مقیاس، متوجه عظمت دنیای Skyrim می شویم. نمای سیاه چال، همان جو بازی های RPG را دارد و لایه های نور به زیبایی از لا به لای غار می تابد و باد، تكه های برف را به اطراف پخش می كند.

هاوارد می گوید ما سعی كردیم تمام سبك ها را با هم تركیب كنیم. یكی از این سبك ها مخفی كاری است كه خیلی عمیق تر و جالب تر در این شماره به كار رفته است. بازی نمای سوم-شخص پیدا می كند و ما مشاهده می كنیم كه شخصیت اول بازی با احتیاط و به حالت خم شده حركت می كند. پشت اجسام پنهان می شوید و دوربین دوباره به نمای اول-شخص برمی گردد و حال با یك تیر و كمان، تیری به قلب یكی از دشمنان شلیك می كنیم و به سرعت یكی دیگر از آن ها را از پا درمی آوریم. نمایش بعدی یك نبرد است كه در آن شخصیت اول دو شمشیر در دست گرفته و باید با تركیب درست آن ها به دشمن ضربه بزند. دشمن یك سپر در دست دارد، پس به این راحتی نمی توان به او صدمه زد.

باید صبر كنید تا او حركتش را انجام دهد و سپس در حالیكه گارد می گیرد، ضربه را به شانه او بزنید. شخصیت اول یك جادوی گیج كننده تولید می كند كه حواس دشمن را پرت می كند و حال فرصت خوبی برای ضربه زدن است و طی یك حركت تمام کننده با یك انیمیشن زیبا و البته خشن، دشمن را از نابود می کند. كمی جلوتر، مرده ها از قبرهای خود بیرون می آیند و شما می توانید با جادوی آتش، آن ها را مشتعل كنید. استفاده از جادو بسیار لذت بخش و خیلی شبیه به BioShock كار شده است. اگر در غاری تاریك هستید، می توانید با چوب دستی خود كه شبیه به چوب گندالف (Gandalf) در ارباب حلقه ها هست، گلوله های نور شلیك كنید و راه را پیش ببرید.

نمایش بعدی، یك چوپان را نشان می دهد كه گله ای از ماموت دارد. ماموت ها با شما كاری ندارند، ولی شخصیت اصلی با چماق خود ضربه ای به یكی از آن ها می زند و باعث خشمگین شدن ماموت می شود. از طرفی چوپان هم به شما حمله ور می شود. شما می توانید همانند اژدها از دهان خود آتش تولید كنید كه بسیار جالب است. ناگهان یك اژدهای بسیار بزرگ در صفحه ظاهر می شود و چوپان را از زمین بلند کرده و در ارتفاع بسیار بالا او را رها می کند. هاوارد می گوید ظاهر شدن این اژدهایان در بازی كاملاً داینامیك و اتفاقی است كه می تواند به دشمن آسیب بزند و البته به شما هم حمله ور می شوند. اژدها یا در هوا و یا روی زمین، شما را با آتش مورد حمله قرار می دهد و خوشبختانه یك مأمور امنیتی در آن نزدیكی است كه با تیر و كمان به ما كمك می كند كه اژدها را بكشیم.

پس از یك نبرد سخت، اژدها از بین می رود و شما روح او را بدست می آورید كه نتیجه، کسب قدرت و توانایی های بیشتر است. اژدهایی دیگر در صفحه ظاهر می شود و شخصیت اصلی طی یك حركت، هوا را طوفانی می كند و ناگهان ابرهای سیاه در آسمان ظاهر می شوند و باران می بارد و رعد برق های مهیب به اژدها برخورد می كنند. تغییر ناگهانی محیط و آب و هوا واقعاً خیره كننده است و نشان دهنده قدرت موتور بازی است. پس از به زمین زدن این اژدها، بازی سوم-شخص می شود و ما طی یك سری انیمیشن دیدنی، مشاهده می كنیم كه شخصیت اصلی با تبر خود بر فرق سر اژدها می كوبد. نمایش Skyrim امسال واقعاً عالی بود. گرافیك بازی و جزئیات، مثال زدنی هستند و فریم بازی بالا است. قابلیت های بسیار جدیدی در بازی به كار رفته و مسلماً امسال Skyrim یكی از بزرگترین شانس های بهترین بازی سال شدن را دارد.

 

حمید بازدید : 129 یکشنبه 17 مهر 1390 نظرات (2)
دانلود FIFA 12 - بازی فیفا 12

FIFA 12 نسل جدیدی از سری بازی های خود را به نمایش می گذارد. در این نسخه گیم پلی، زمین مسابقه، بازیکنان، استادیوم و... به ظور کلی تغییرات اساسی داشته اند و این گونه می توان برداشت کرد که فیفا در حال کنار زدن رقیب سرسخت خود PES است!
استفاده از یک موتور فیزیکی جدید در بازی به واقع گرایانه بودن بازی بسیار کمک کرده که این خصوصیت یک پیشرفت قابل توجه و فوق العاده حرفه ای محسوب می شود. لمس بهتر توپ با پای بازیکنان، انجام تاکتیک های بسیار واقعی و زیبا، تغییر رویکرد به دفاع، هوش مصنوعی فوق العاده بالا و دقیق که مناطقی از بدن بازیکن که در طول بازی مصدوم شده رو پیگیری خواهد کرد و اگر از بازیکنی بیش از حد استفاده شود ممکن است هوش مصنوعی بازی تشخیص دهد که بازیکن خسته است و حتی در حالی که صاحب توپ نیست مصدوم شود (مخصوصاً در اواخر بازی)!

همچنین در بازی AI Vision Game نیز مطرح می شود که در آن وعده پاس کاری واقعی تر داده شده است. به عنوان مثال اگر شما قصد دارید به بازیکنی که در محدوده ی دیدتان نیست پاس دهید، امکان کمتری وجود دارد که پاس موفقیت آمیز باشد! EA امیدوار است که این ویژگی راه حلی برای خلاصی از پاس های کور باشد. همچنین Personality Plus توسعه یافته تر شده است و بر روی پاس دهی بازیکنان تحت اختیار CPU تاثیر گذار هست. از میان تیم هایی که در این بازی حضور دارند می توان به بارسلونا، آرسنال، آث میلان، منچستر سیتی، بورسیا دورتموند، مارسی و ... اشاره نمود.

ویژگی های بازی FIFA 12:
گرافیک فوق العاده
- به کارگیری یک موتور فیزیکی جدید در بازی به منظور واقع گرایانه تر بودن بازی
- هوش مصنوعی فوق العاده بالا و دقیق
- پاس دهی طبیعی تر
- لمس بهتر توپ با پای بازیکنان
- کنترل بهتر توپ
- انجام تاکتیک های واقعی و زیبا
- و ...

 

لینک های دانلود

راهنمای دانلودگزارش خرابی

 حجم: 6770 مگابایت

 دانلود - بخش اول
 دانلود - بخش دوم
 دانلود - بخش سوم
 دانلود - بخش چهارم
 دانلود - بخش پنجم
 دانلود - بخش ششم
 دانلود - بخش هفتم
 دانلود - بخش هشتم
 دانلود - بخش نهم
 دانلود - بخش دهم
 دانلود - بخش یازدهم
 دانلود - بخش دوازدهم
 دانلود - بخش سیزدهم
 دانلود - بخش چهاردم
 دانلود - بخش پانزدهم

 

رمز فایل

 www.p30download.com

 

 

حمید بازدید : 2309 جمعه 15 مهر 1390 نظرات (1)
دانلود بازی The Sims Medieval 2011 با لینک مستقیم + کرک۰

بازی سیمز

دانلود بازی The Sims Medieval 2011 با لینک مستقیم + کرک

Ea عنوان جدیدی را در سری Sims به نام The Sims Medieval معرفی کرد. این بازی مستقل تغییری ریشه ای نسبت به عنوان خلق شده توسط ویل رایت که در عصر مدرن جریان داشت، پیدا کرده است و در قرون وسطی جریان دارد.
General Manager استودیوی ُsims آقای Scott Evans میگوید: "قرون وسطی عصر توطئه، افسانه و هیجان است. به دلیل داستان های بیشماری که میتوان بازگو کرد، این بازی میتواند زمینه ای مناسب برای استودیوی Sims برای خلق عنوانی تازه در این سری به وجود آورد. "
"The Sims Medieval به بازیکنان راه های جدیدی برای تجربه کردن Sims نشان میدهد که ما امیدواریم طرفداران از آن لذت ببرند. گیم-پلی این بازی برای طرفداران سبک استراتژی و نقش آفرینی ارضا کننده خواهد بود. زیرا در آن شما میتوانید یک قلمرو را کنترل کنید و ماموریت (Quest) انجام دهید. "
بازیکنان قادر خواهند بود که قلمروی قرون وسطایی خود را بسازند و شخصیت هایی را از همه ی طبقات اعم از رعیت، آوازخوان، خانواده ی سلطنتی، آهنگر و … خلق کنند.

 

حداقل سیستم مورد نیاز:

CPU: XP: 2.0 GHz P4 processor or equivalent – 7, Vista: 2.4 GHz P4 processor or equivalent
RAM: XP: 1 GB RAM – 7, Vista: 1.5 GB RAM
VGA: 128 MB Video Card with support for Pixel Shader 2.0 (ATI Radeon 9500 / NVIDIA GeForce FX 5900
DX: The latest version of DirectX 9.0c
OS: Microsoft Windows XP Service Pack 2, Microsoft Windows Vista Service Pack 1 , Windos 7
HDD: At least 5.3 GB of hard drive space with at least 1 GB of additional space for custom content and saved games

 


تصاویری از بازی:

 

بازی سیمز
بازی سیمز
بازی سیمز
بازی سیمز
بازی سیمز
بازی سیمز

دانلود به صوررت 9 بخش 500MB :

بازی سیمز دانلود قسمت اول (لینک مستقیم) - Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت دوم (لینک مستقیم) - Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت سوم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت چهارم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت پنجم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت ششم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت هفتم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت هشتم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت نهم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic

بازی سیمز دانلود قسمت دهم (لینک مستقیم) Fileserve Filesonic


بازی سیمز رمز: www.p30day.com

 

حمید بازدید : 115 پنجشنبه 14 مهر 1390 نظرات (0)

افقی تازه در نبردهای هوایی

از مشهورترین بازی های سبک پرواز، یکی از ساخته های کمپانی Namco است که حتماً خیلی از شما نام آن را شنیده اید. یکی از زیباترین و خاطره انگیزترین بازی هایی که نسخه های مختلف آن روی کنسول های گوناگون راهی بازار شده اند. سری بازی های Ace Combat از معدود بازی هایی هستند که با سبک خاص خودشان، طرفدران زیادی را برای خود پیدا کرده اند. بعد از ساخت نسخه ششم این سری از بازی ها و گذشت چند سال از زمان عرضه آن، Namco یادش افتاد که بازی ای به این نام دارد و بد نیست یک نسخه دیگر از آن را راهی بازار کند. زمانی که سری بازی های H.A.W.X به عنوان رقیبی تازه Ace Combat راهی بازار شدند، خبری از نسخه جدید این بازی نبود.

اما اکنون اژدهای خفته این سبک از خواب بیدار شده و قصد دارد با نفسی آتشین رقیبانش را به خاکستر تبدیل کند. آقای کازوتوکی کُنو (Kazutoki Kono) تهیه کننده ارشد بازی Ace Combat: Assault Horizon بر این عقیده است که سیستم مبارزه های این عنوان به بازی های اول-شخص تیراندازی بسیار شبیه است. او می گوید زمانی که آن ها آسمان های بازی ممتازی مانند Call of Duty را در اختیار دارند، چرا بازی ای مانند آن ها نباید ساخت؟ این مقایسه باعث می شود که طرفداران بازی های FPS نیم نگاهی هم به این سبک بیندازند و این یک موفقیت بزرگ به حساب می آید. خط داستانی این بازی به صورتی طراحی شده که برای شما یادآور بازی های بزرگ نظامی خواهد بود.

                           

برای نقد و بررسی بازی و دیدن تصاویری از بازی به ادامه مطلب مراجعه کنید...

    

به این دلیل، Assault Horizon تنها از نظر شکل و شمایل به یک بازی نظامی بزرگ شبیه نخواهد بود. در قسمت هایی که از بازی به نمایش درآمد، بازیکنان با یک حالت Close Combat به نام And Up-Close روبرو شدند که باید از حمله های هوایی دشمن جاخالی می دادند. زمانی که شما در محدوده مناسبی قرار می گیرید، دایره ای سبز رنگ روی صفحه نمایش داده می شود. در این حالت، با فشار دادن هر دو دکمه بامپر (Bumper) می توانید روی هدف متمرکز شوید. در این زمان دوربین در حالت Snap-Zooms قرار می گیرد و شما می توانید روی از بین بردن هواپیمای دشمن تمرکز کنید. در دمویی که به نمایش درآمد، بازیکنان کنترل یک هواپیمای F22 را در دست داشتند که بر فراز شهر میامی در حال پرواز بود.

زوایه دوربین بازی به صورتی که بود که شما از پشت شانه خلبان بازی را دنبال می کردید. در این حالت، دید بسیار خوبی روی هواپیمای دشمن پیدا خواهید کرد و به راحتی می توانید بازی را کنترل کنید. انتخاب چنین حالتی برای نبردهای نزدیک، بسیار عالی از کار درآمده است. وقتی از نزدیک به هواپیمای دشمن نگاه می کنید، اگر به سمت آن تیراندازی کنید و تیرها به آن برخورد کنند، می توانید شاهد صدمات وارده بر بدنه هواپیما، دود و تکه تکه شدن آن باشید. همچنین در قسمت هایی از هواپیما این صدمات به حدی بودند که سوخت آن روی دوربین ریخته می شد. هوش مصنوعی بازی به نظر خیلی خوب طراحی شده است.

هواپیماهای دشمن می توانند شما را در وضعیتی برعکس قرار دهند تا در یک مبارزه نزدیک بسیار خطرناک قرار بگیرید. در این هنگام، باید با سرعت عمل حالت Counter-Maneuver را پیاده سازی کنید تا در آسمان متلاشی نشوید. آقای کُنو بعد از اینکه بازی را به عنوان های FPS ارتباط داد، به این نکته اشاره کرد که داستان های ژاپنی ای که در نسخه های قبلی Ace Combat وجود داشتند، به ما این امکان را دادند که در این نسخه داستان بسیار واقعی تری خلق کنیم. بازی طوری طراحی شده که برای بازیکنان غربی جذاب باشد. به همین دلیل سعی کردیم که شکل و شمایل بازی را به سری Call of Duty نزدیک کنیم. اگر تریلر جدید این بازی را دیده باشید، یک خلبان دشمن به نام مارکو (Markov) که با نام The Shark شناخته می شود، در بازی طراحی شده است. این بازی در قسمت داستانی، 17 یا 18 مرحله به طول می انجامد که در دنیای واقعی (همانند چیزی که در بازی Joint Assault مشاهده کردید) قرار دارند.

در این بازی شهرهای زیادی طراحی شده اند. به طور مثال در دبی شما بر فراز مکان هایی مانند برج العرب پرواز خواهید کرد. مراحلی هم در روسیه قرار دارند. آقای کُنو در ادامه صحبت هایش به این موضوع اشاره کرد که بازیکنان می توانند در هر دو حالت نبردهای نزدیک و دور، دشمنان را از بین ببرند. البته درجه سختی، یکی از المان هایی است که روی روند پیشرفت بازیکن در بازی تأثیر خواهد داشت. بازی طوری طراحی شده که هر کسی با هر مهارتی که دارد، بتواند این بازی را تجربه کند. همچنین آقای کیلا کوبایاشی (Keila Kobayashi) که وظیفه ساخت آهنگ های نسخه پنجم این سری از بازی ها را بر عهده داشت، آهنگسازی این بازی را نیز انجام داده و باعث شده که صحنه های مبارزه نزدیک، بازی بسیار هیجان انگیزتر باشد تا بازیکنان به خوبی به وجود المان های یک بازی اول-شخص تیراندازی پی ببرند. Ace Combat: Assault Horizon، اولین عنوان از این سری از بازی ها است که با المان های یک سبک دیگر ترکیب شده و قصد دارد نمایش بسیار خوبی را از خودش به جا بگذارد.

 

حمید بازدید : 150 پنجشنبه 14 مهر 1390 نظرات (0)

با سلام 
نام : need for speed the run
تاریخ عرضه : November 15th 2011
ژانر : مسابقه ای-رالی
سازنده : EA games





در این تاپیک می خواهم که به مو ضوعات nfs the run بپردازیم دوست دارم که شما هم من را در این امر یاری فرمایید 
در این بازی به گیم پلی بازی بیشتر توجه شده و شما در بازی با گرا فیکی روان رو برو هستید در این بازی بر خلاف سری های قبلی داستانی نیز به آن اضافه شده که در سری های قبل هدف فقط در برنده شدن در مسابقات بوده در این داستان شخصیتی به نام جک قرار دارد که در فیلم اول بازی ماشین شما چپ شده در کنار ریل قطار افتاده و می توانید و یکدفعه تمام اتفاقات مهم بازی از جلوی چشمانتان می گذرد 

بیشتر Need for Speedهایی كه توسط استودیوی Black Box ساخته شده اند، سعی در القاء یك نوع حس سینمایی و هالیوودی داشته اند و خیلی شبیه به سری The Fast and the Furious بوده اند. اینبار Need for Speed: The Run قصد دارد تا داستان خود را یك قدم جلوتر ببرد و در این بخش خیلی قوی تر جلوه كند و حتی بازیكن ها را به خارج از ماشین برده و صحنه های اكشن تعریف شده ای را در آن قرار دهد. الکس گریمبلی (Alex Grimbley) تهیه كننده بازی می گوید: "برای اولین بار شما می توانید از ماشین خارج شوید و در نقش یك شخصیت بازی كنید. در نمایش E3 ما نشان دادیم كه چطور این كار را امكان پذیر می كنیم.آن نمایش كمتر از 10 درصد از بازی ما بود و در كل بازی ما هنوز در مورد سبك مسابقه ای است، چون ما یك بازی مسابقه ای هستیم." NFS: The Run همچنان در قلب خود یك عنوان مسابقه ای Arcade است كه مسیری سه هزار مایلی را از سن فرانسیسکو تا نیویورک دنبال می كند. Black Box سعی كرده این مسیر را بیشتر شبیه به یك مسافرت و یك ماجراجویی تبدیل كند. گریمبلی می گوید: "برای این سفر، ما می بایست داستان جك (Jack) را در طی مسابقه نشان دهیم. من خودم اهل UK هستم و برای من رانندگی كردن از یك سمت كشور به سمت دیگر واقعاً لذت بخش است. ما باید مطمئن شویم كه تنوع كافی برای این مسابقه به همراه داریم. مسیرهای ما دو برابر Need for Speed قبلی است كه نزدیك به 300 كیلومتر است و ما از موتور Frostbite 2 برای خلق آن استفاده می كنیم."

پس از صحبت های گریمبلی نمایشی از NFS: The Run نشان داده می شود كه Run for the Hills نام دارد. گریمبلی هیچ اشاره ای به مقطع داستانی این بخش نمی كند، ولی می گوید که به خاطر بعضی مسائل، جك زمان خود را برای گذشتن از این جاده در مسابقه از دست داده است. با نمایش جدید بازی، ما متوجه می شویم كه مسابقات در NFS جدید چه حسی دارند. در دموی بازی یك بخش سرعت یا همان Sprint بود كه باید از یك سری Checkpoint در طول جاده بگذرید. هدف و زمان بعدی در گوشه سمت چپ تصویر نمایش داده می شوند. ماشین مورد استفاده یك Porsche 911 GT3 RS است. طبق گفته گریمبلی آن ها سعی داشته اند كه سراغ خشن ترین مدل هر ماشین بروند.در دموی E3 ما یك Ford Shelby GT500 Super Snake را مشاهده كردیم و EA ماشین های دیگری مثل BMW M3 E30 Sport Evolution و McLaren MP4-12C را تأیید كرده است. از آنجایی كه بازی یك عنوان شبیه سازی نیست، Porsche همانطور كه باید در یك NFS ببینیم، رانده می شود. شما كنترل كاملی بر ماشین دارید و سر پیچ ها خیلی نرم و راحت می پیچید. در انتهای مسابقه، ناگهان طی یك پرش بلند، ماشین چپ می كند و خراب می شود، ولی اینبار شما می توانید با استفاده از گزینه Rewind مسابقه را به عقب بازگردانده و یك شانس دیگر به خود بدهید. از نظر گرافیكی، نمایش جدید بازی خوب بود.با اینكه بازی در مرحله Pre-Alpha قرار دارد، ولی بیابان ها خیلی خوب طراحی شده اند و جاده ها خیلی زیبا و حرفه ای كار شده اند. بازی همانند عناوین Criterion حس Open-World بودن را ندارد، ولی گریمبلی می گوید که این تمركز باعث شده تا هر مسابقه از بالاترین كیفیت و جزئیات برخوردار باشد. او اشاره می كند كه بخش Autolog در این نسخه ارتقاء یافته و شما می توانید دوستانتان را از پیشروی خود در بازی مطلع كنید. گونه های مختلفی از مسابقات در NFS: The Run وجود دارند كه در نسخه دمو فقط یكی از آن ها نمایش داده شد و بخش هایی مثل Time Attack ،Rival Battles ،Cop Pursuit و Survival وجود دارند كه هنوز جزئیات دقیقی از آن ها نیست، ولی در بخش Survival به نظر باید از خطرات طبیعی مثل سقوط بهمن فرار كنید. صحنه های بزرگ سینمایی ساختار The Run را تعریف می كنند.ااین بازی نوآوری های بسیاری داشته و EA عنوانی را كه انتظار داریم خلق كرده و به نظر Need for Speed در مسیر درستی قرار گرفته است.

 

حمید بازدید : 103 پنجشنبه 14 مهر 1390 نظرات (0)

مقدمه: انسان های عاقل و باهوش همیشه به فکر اینده بودند و هستند.همچنین بار ها انسان ها با پیش بینی ها خود تصور خود از اینده رو به شکلی همانند یک فیلم یا بازی نمایش دادند.قطعا هر شخصی یک تصور از اینده دارد.یک سری اینده رو بسیار خوب و عالی می بینند علم بسیار پیشرفت کرده,انسان ها در صلح و صفا زندگی می کنندو... دیگری تصور خود از اینده را با نشان دادن کشتنه شدن انسان ها توسط خودشان و ثمرات منفی و بد پیشرفت علم یا حمله موجوداتی غیر عادی به انسان ها و ... نشان می دهند.یکی از بازی هایی که تصویر و تفکر جدیدی از اینده جهان رو به نمایش در اورد بازی زیبای Fallout 3 بود.در این بازی نیز همانند فال اوت اینده جهان رو طوری نشان می دهد که انسان ها با استفاده های نا مناسب یک دیگر رو نابود کرده اند.شما در این بازی شاهد پیشرفت های علمی زیاد و همینطور نابودی انسان ها توسط یک دیگر هستید.یکی از نکاتی مهمی که در این بازی وجود دارد این است که به گفته ی سازندگان بازی نسخه Xbox 360 و PS3 نسبت به هم تفاوت هایی دارند که نسخه PS3 دارای امکانات بیشتری نظیر داشتن سلاح های بیشتر است.همچنین نسخه پی سی این بازی نیز تایید شده است!



داستان: داستان بازی تا حدود بسیار زیادی به fallout 3 شباهت دارد و خیلی ها این رو یه تقلید بزرگ میدونند ولی تصمیم گیری درباره این مورد بسیار زود است و هنوز اطلاعات دقیقی از داستان منتشر نشده است.ولی قطعا داستان بازی پیچیدگی های بیشتری است.داستان بازی از این قرار است که گروهی به نام ESCR که از طرف دولت می باشد از مردم می خواهد که به پناهگاه های ساخته شده توسط دولت بروند تا ماده ای بر روی ان ها ازمایش شود.به گفته ی این دانش مندان این ماده می تواند انسان ها رو قوی کند و از ان ها ارتشی قوی بسازد.حتی ان ها مدعی هستند که این ماده بر روی رشد گیاهان نیز تاثیر خواهد گذاشت.اما ناگهان ازمایش نتیجه ای برعکس می دهد.تمام کسانی که این ازمایش بر روی ان ها انجام شده به موجوداتی عجیب و غریب تبدیل شده اند(همانند fallout) شما نیز یکی از کسانی هستید که ازمایش رویش انجام شده است ولی به دلایلی دچار تغییر نشدید شما چند روز بعد از ازمایش به هوش میایید.






تمام شهر عوض شده است و دنیا در حال نابودی است.هدف واحد شما مجازات کسانی است که این بلا رو بر سر مردم اورده اند.در بازی حالت سوم شخص نیز وجود دارد که با زدن دکمه ای بازی از حالت اول شخص به سوم شخص تغییر می کند(همانند fallout3) یکی از ویژگی های مهم این بازی اپن ورد بودن ان است شما ازاد هستید که در این محیط بزرگ گردش کنید.محیط های بسیاری در بازی وجود دارد که می توانید به انجا بروید و قطعا چیز های متفاوتی در پشت این مکان ها در انتظار شما خواهد بود.یکی دیگر از قابلیت های بازی وجود وسایل نقلیه در بازی است که کار حمل و نقل شما را در بیابان های بزرگ این بازی اسان می کند.دشمنان شما فقط انسان ها و موجودات جهش یافته نیستند بلکه دشمن اصلی شما انسانی هایی هستند که این ازمایش مرگبار رو روی مردم انجام دادند.یکی از نکات مهم بازی این است که داستان بازی تا حدود زیادی قابل تغییر است و شما می توانید با رفتار و اعمال خود سیر داستانی بازی رو تغییر دهید







گرافیک: یکی از بهترین قسمت های بازی همین قسمت است از تریلر های منتشر شده از این بازی باید منتظر یک گرافیک زیبا و عالی بود.با وجود محیط عظیم بازی گرافیک بازی بسیار عالی است.موتور گرافیکی بازی از سیستم پیشرفته megatexturing استفاده می کند که قابلیت اجرای 60 فریم در ثانیه رو دارد.کیفیت گرافیکی سلاح های بازی نیز بسیار خوب است.حدود 60 نوع اسلحه در بازی وجود دارد که اکثر ان ها سلاح هایی غیر واقعی هستند






صداگزاری:اطلاعات زیادی از این قسمت در دسترس نیست ولی چون این بازی اپن ورد است و یه بازی اپن ورد نیاز به دیالوگ های زیاد و قوی دارد.به احتمال زیاد نیز در این قسمت نیز با یه شاهکار رو به رو هستیم.یکی از نکات جالب بازی رادیو اتومبیل ها است.بله درسته در این بازی همانند جی تی ای و بازی ها دیگر وسایل نقلیه دارای رادیو می باشند اما در این قسمت نیز نواوری دیده می شود.رادیو بازی دارای دو قسمت است 1- رادیو دشمن 2- رادیو دوستان و خودی ها.



حمید بازدید : 87 پنجشنبه 14 مهر 1390 نظرات (0)

http://i.neoseeker.com/boxshots/R2FtZXMvWGJveF8zNjAvUmFjaW5nL0Nhcg==/f1_2011_frontcover_large_9Knk1UHtAdvGGXo.jpg

 

بازی F1 2010 برای Codemasters نتایج خوبی داشت. در خاورمیانه دومین بازی پر فروش ورزشی بود و در اروپا هم خیلی خوب عمل کرد. بازی در جدول فروش هفتگی، بسیار درخشانی ظاهر شد و به سرگرمی اصلی طرفداران سری مسابقات F1 تبدیل شد. داستان جالبی پشت این موفقیت وجود دارد. استودیوی Codemasters Birmingham یک استودیوی تازه تأسیس بود که هدف آن خلق بهترین بازی های مسابقه ای در بازار بود. آن ها سراغ سبکی رفتند که سال ها بود توجه خاصی به آن نمی شد و به همین دلیل تیم تازه تأسیس سراغ سری مسابقات F1 رفتند. F1 2010 اصول را خیلی خوب رعایت کرد و مسابقه ای با جزئیات و با کیفیت ارائه کرد و با شعار ”Be the Driver, Live the Life” سعی کرد که به مسابقات حس و حالی دیگر بدهد و کمی درام به آن اضافه کند.

 

استفن هود (Stephen Hood) طراح ارشد بازی می گوید: "فکر می کنم که ما برای نسخه اول خیلی بلند پرواز بودیم و Be the Driver, Live the Life مسئولیت بزرگی بود، ولی ما باید آن کار را انجام می دادیم تا به همه بگوییم که کاری جدید و متفاوت می کنیم و فقط یک بازی مسابقه ای F1 دیگر نیستیم." F1 2010 با وجود تمام سختی های آن یک مرحله اکتشافی برای سازندگان بود و در حقیقت آن ها با این بازی خود را ارزیابی کردند و نقاط قوت و ضعف خود را شناختند. هود می گوید: "بیشتر کار اولیه ما در زمینه تکنولوژی بود. در سری قبل، ما سعی می کردیم بازی را سرهم کنیم و ساختار آن را تشکیل دهیم و با F1 2011 می خواهیم کاری که واقعاً دوست داریم با بازی انجام دهیم را امکان پذیر کنیم."

 

به نظر می رسد که بیشتر اعضای تیم Codemasters Birmingham دوست دارند که ایده های اصلی بازی قبل را بازبینی کرده و آن را دوباره تعریف کنند که بنا به بد نبودن این ایده ها در نسخه قبل، به نظر کار درستی را انجام می دهند. Be the Driver, Live the Life هنوز هم وجود دارد و خیلی تغییرات در آن اجرا شده و بسیار بهینه تر از قبل کار شده است. حس درام در یک مسابقه F1 در این بازی خیلی خوب پرداخته شده که اینبار انیمیشن های بیشتری قبل و بعد از مسابقه در آن وجود خواهند داشت. جدا از زمین ها و جاده ها، اینبار پیست های تمرینی از F1 2010 و DiRT 2 به این بازی بازگشته اند و همانند قبل شما از دید اول-شخص اتاق جدایی برای خود دارید که می توانید ایمیل ها و اخبار را چک کنید و متوجه شوید که واکنش دیگران نسبت به مسابقات شما چه هست.

 

شعار اینبار F1 2011 طولانی تر و البته کامل تر از قبل است. Be the Driver, Live the Life, Go Compete نشان می دهد که سازندگان هنوز به نکات موفق قبل پایبند هستند و مضامین بیشتری هم به این شماره اضافه کرده اند و حال F1 2011 زمینه های بیشتری را پوشش می دهد. بخش چندنفره بازی اینبار خیلی جدی تر گرفته شده و برای اولین بار Split-Screen هم در بازی وجود دارد که می توانید در آن به صورت Co-Op بازی کنید. بخش آنلاین بازی خیلی قوی تر شده و با توجه به اینکه بخش چندنفره F1 2010 هنوز هم باقی مانده، این موضوع خیلی مهم جلوه می کند. اینبار این بخش قوی تر و چالش برانگیزتر شده است.

 

 

بخش مکانیک بازی همچنان وجود دارد و اینبار خیلی بهتر کار شده است. شما باید ماشین خود را قبل از هر مسابقه (خصوصاً مسابقه های طولانی مثل زمین های موناکو) از نظر مکانیکی آماده کنید تا با مشکلی روبرو نشوید. اشتباهات شما در این بخش در طول مسابقه می تواند به عملکرد شما صدمه بزند، پس باید خیلی با فکر کار خود را انجام دهید. شما یک مکانیک در طول هر بخش دارید که اگر ماشین شما در جایی ضعف داشته باشد، به شما اعلام می کند که مبنی بر این که زمین مسابقه بعدی به چه شکل است، این کار را انجام دهید. این اشارات می تواند برای شما قبل از مسابقه و سرانجام در طول رانندگی خیلی مفید باشد.

 

هندلینگ بازی اینبار روان تر شده و ماشین ها در عین واقعی تر شدن، از نظر هندلینگ خیلی راحت تر کنترل می شوند. هود می گوید: "بعضی وقت ها ماشین ها خیلی سریع می رفتند. مشکلی که F1 2010 با آن روبرو بود، این بود که ماشین ها خیلی سریع بودند و همین موضوع گاه مشکلاتی در ترمز کردن ایجاد می کرد. اینبار در 2011 می خواهیم ماشین ها را خیلی بالانس تر بکنیم که این امر با دانش خودتان میسر خواهد بود." کنترل ماشین ها خیلی سریع تر عمل خواهد کرد و فیزیک وزنی آن ها هم اصلاح خواهد شد. سازندگان سعی می کنند رفتارهای کاملاً شبیه سازی شده ای برای سایر بخش های ماشین از جمله تایرها طراحی کنند که سرانجام وقتی در کنار هم قرار می گیرند و کار می کنند، کاملاً کارآمد جلوه کنند.

 

بازی طوری طراحی شده که دوباره سالی پر نعمت را، چه برای Codemasters و چه برای ورزش F1 به ارمغان بیاورد. اگر F1 2010 یک سری مشکلات داشت، F1 2011 با رفع این موارد، قصد دارد در کنار بزرگان سبک مسابقه ای قرار بگیرد. این بازی سال پیش در برابر Gran Turismo 5 قرار گرفت و شانه به شانه آن بازی از نظر امتیاز حرکت کرد. اینبار آن ها با Forza Motorsport 4 روبرو هستند. هود می گوید: "من سری Forza را دوست دارم، ولی فکر می کنم رفتن به سمت Kinect باعث شود که آن ها از هسته اصلی خود جدا شوند. در مورد قابلیت های جدید، مطمئن نیستم و به نظر آن ها زیاد در مورد این قابلیت ها چیزی نمی گویند. ما همیشه گفته ایم که در کنار Forza و Gran Turismo باید F1 هم داشته باشیم، ولی در حال حاضر فکر می کنم بتوانیم شکستشان بدهیم."

 

 

 

حمید بازدید : 82 پنجشنبه 14 مهر 1390 نظرات (0)
Ninja Gaiden 3

[تصویر: ngi-a.jpg]
  • مقدمه :
تاریخچه بازی های Ninja Gaiden به سال 1988 که اولین قسمت از آن برای کنسول NES ( میکرو ) منتشر شد برمیگردد. این سری بازی به خاطر گیم پلی خاص خود که مبتنی بر اکشن - پلتفرمینگ بود و نیز موزیک های جذاب و گیرا و همچنین به عنوان اولین بازی که از میان پرده های سینمایی برای روایت داستان خود استفاده میکرد، شهرت بسیاری را بر روی کنسول های 8 بیتی آن دوره کسب کرد. این بازی در قالب یک سه گانه اصلی بر روی کنسول NES منتشر شده و بعد از آن اقدام به پورت کردن نسخه های بازی بر روی دیگر کنسول ها مانند SNES و Sega Genesis کردند. تا اینکه در سال 2004 شروع جدیدی برای این سری بازی رقم خورد و اولین قسمتِ آن به صورت اکشنی سه بعدی بر روی کنسول نخست ماکروسافت ( Xbox ) منتشر گردید... از جمله مواردی که بازی های Ninja Gaiden به خاطر آن معروف هستند میتوان به درجه سختی بسیار بالای آنها اشاره کرد.
جدید ترین قسمت از این مجموعه با نام Ninja Gaiden 3 توسط شرکت Team Ninja در حال ساخت بوده و قرار است تا در فوریه 2012 منتشر گردد. این بازی به اکتشاف بیشتر بر روی جنبه های انسانی Ryu ، در حالی که به حوزه ای جهنمی سقوط میکند، خواهد پرداخت. در عین حال اخیرا مشخص شده که از درجه سختی این بازی جهت رفاه بازیکنان مبتدی، هرگز کاسته نخواهد شد !

[تصویر: ngi-b.jpg]
  • Ryu Hayabusa :
شخصیت اصلی بازی با نام ریـو هایـبیوسا، یک نینجا بوده و رهبر خاندان Dragon Ninja میباشد. او دارای گِـرِه هایی روحانی، فیزیکی و جادویی با اژدها های باستانی ژاپن است. ریـو پسرِ Joe Hayabusa بوده و در حال حاضر وارثِ اجداد اژدها و نیز نگاه دار شمشیر اسطوره ایِ اژدها میباشد. هرچند که پدر او میبایست نگاه دار این شمشیر میـبود ولی به دلیل شجاعت و دلیری ریـو ، در اوایل جوانی این وظیفه را به او سپرد. ریـو 21 ساله است و هرچند به عنوان انسانی عادی ظاهر میشود، اما او به طور کامل انسان نیست. از آنجایی که اجداد وی خون خود را از نوعی خدای شیطانی گرفته اند، او نیز مستعد این سرایت بوده و به همین علت میتواند به حالاتی شیطانی تغییر کند.
  • داستان و گرافیک :
از جمله موضوعات محوری در این شماره از بازی، عواقب و دردهای سنگینِ ناشی از آدمکشی است. گذشته Ryu از طریق فلش بک هایی به نمایش درآمده و گناه حاصل از کارهای او که اکثرا قتل و کشتن انسان ها بوده در قالب دستی نفرین شده و پر از رگ های خونی ظاهر شده است. داستان بازی حول همین دستِ راست و نفرین شده Ryu Hayabusa خواهد بود. در طول دمویی از گیم پلی بازی در نمایشگاه E3 مشخص شد که Ryu تقاضایی را از نیروی دفاعی ژاپن دریافت میکند. سپس به لندن فرستاده شده و در آنجا به مبارزه با تروریست ها و موجوداتِ عجیب می پردازد.

از لحاظ جلوه های تصویری بازی به نسبت قسمت های قبلی خون آلودتر خواهد بود و جهت افزایش هر چه بیشتر این ویژگی، برخی ضربه ها باعث به وجود آمدن زووم نمایشی دوربین و آهسته شدن تصویر خواهند شد. پس از آن ، در حالی که مشغول تماشای برش شمشیر خود درون بدن دشمنان هستید، میتوانید دکمه مربع را زده تا فشار بیشتری را وارد کرده و کاملا دشمن را از وسط به دو نیم کنید. دیدن صحنه های ناله و خون های شدید دشمنان بر روی زمین در پایان هر نبرد جلوه خشن و زیبایی را به شخصیت Ryu بخشیده است.

[تصویر: ngi-c.jpg]
  • گیم پلی :
درون بازی شاهد نوآوری و تغییراتی خواهید بود. ویژگی جدید Kunai Climb بـه Ryu این توانایی را میدهد تا با استفاده از چاقوهای خود از نوعی دیوار بالا رفته و سپس دشمنان را از همان بالا مورد حمله قرار دهد. در موقعیت ها دیگر بازیکن میتواند به صورت مخفیانه خود را به پشت دشمن رسانده و توسط حمله ای تک ضربه ای او را از پای درآورد.
اکنون دشمنان در حین مبارزه با Ryu صحبت میکنند و نیز تقاضای پشتیبانی و یا محاصره کردن شما را میدهند. بر خلاف قسمت های قبل شما نمیتوانید دشمنان را خلع عضو کرده و یا سرشان را از بدن جدا کنید. این بار دشمن های بازی به راحتی شکست نمیخورند و نیز در هنگام مرگ جیغ بلندی را به نشانه دردی که میکشند سر خواهند داد.
حرکت سریع ریـو، یا همان Dash دیگر وجود نداشته و با حرکت لیز خوردن جانشین شده است که از آن برای ضربه زدن به دشمن ها و نیز ورود به مکان های کوچک استفاده میشود. تکنیک نهایی نیز به دست راستِ درخشان ریـو تغییر فُـرم داده است. وقتی که او تعداد خاصی از دشمنان را میکشد دست راست او به رنگ قرمز درخشان درآمده و در این حالت بازیکن میتواند به حالت Ultimate Technique تغییر فُـرم داده و اقدام به جذب اجساد دشمنان در نزدیکی خود کند، سپس ضربه ای سهمگین را فرود آورده که تعداد بسیاری از دشمنان را در محیط اطراف خود به کام مرگ خواهد برد. برخلاف قسمت های قبل، HUD بازی در زمانی که دشمنان در نزدیکی شما باشند ظاهر شده و در نبود آنها محو میشود.
فروشگاه Muramasa که ریـو در آنجا اقدام به خرید آیتم ها و یا ارتقای سلاح های خود میکرد، دیگر درون بازی حظور نداشته و سلاح های او به مرور زمان آپگرید خواهند شد. همچنین مجسمه های اژدها که از آن جهت ذخیره و بازیابی سلامتی استفاده میشد از بازی حذف شده اند. البته مورد دوم با نمونه جدیدی جایگزین شده است که در آن عقابی بر روی دست چپ شما فرود آمده و در آن لحظه میتوانید اقدام به ذخیره بازی کنید.
ساختار بازی مملو از سِـت پـیس های مختلف خواهد بود و به نظر میرسد از صحنه های مبتنی بر فشردن سریع دکمه ها QTE استفاده زیادی شده باشد که در نتیجه به خسته کننده بودن آن انجامیده است... در عین حال بر اساس مصاحبه ای که با رهبر تیم توسعه بازی شده، بازی دارای دو مُـد رقابتی و همکاری در بخش مولتی پلیر خود میباشد و هر مُـد از 8 بازیکن پشتیبانی میکند.

[تصویر: ngi-d.jpg]

و سخن آخر اینکه انتشار این بازی محبوب بر عهده Tecmo Koei خواهد بود و در اوایل سال 2012 بر روی کنسول های PlayStation 3 و Xbox 360 منتشر میگردد. البته نسخه ای پورت شده از بازی نیز با نام Ninja Gaiden 3: Razor's Edge برای کنسول Wii U در حال ساخت میباشد که در آن از کنترل های صفحه لمسی در کنار کنترل عادی استفاده خواهد شد. 

 

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 67
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 32
  • بازدید سال : 500
  • بازدید کلی : 19,706
  • کدهای اختصاصی
    SusaWebTools
    Susa Web Tools
    Susa Web Tools
    Susa Web Tools
    SusaWebTools
    Susa Web Tools
    Susa Web Tools
    با كلیك بر روى +1 در رزبلاگ محبوب كنید
    Susa Web Tools
    SusaWebTools